بخشی از نامه ساره گل، دختر افغان منتشرشده در روزنامه مردم سالاری
مرا ببخش اگر با مهاجرت اجباری، از دست جنگ، از دست بنیادگراهای
مذهبی(طالبان زن خفه کن)،پا به خاکت گذاشتم. اگر از نانت استفاده کردم،
نانی که حق بچههایت بود. مرا ببخش برای تمام آب و برق و گازی که هرچند با
پرداخت پول استفاده کردم. مرا ببخش اگر
از
صفحات وبت برای درددل شخصی استفاده کردم.اگر در کوچهها و خیابانهایت راه
رفتم و قدم زدم. اگر پدر و برادر کارگرم روی ساختمانهایت و زمین
کشاورزیات کار کردند و یک فرصت شغلی را شاید از پدر و برادرت گرفتند.
*ایرانی عزیز، سپاسگزارم که گذاشتی از هوای اکسیژن پاک خاکت، نفس بکشم. که
گذاشتی چند سالی بر نیمکتهای کلاس درست بنشینم و از گچ و تختهات استفاده
کنم. البته من در مدرسه خودگردان افغانی درس میخواندم، ممنون که اجازه
دادی چند سالی در مدرسه خاک تو و پیش معلمهای ایرانی نیز درس بخوانم.معلم
ایرانی از تو هم ممنونم که به من خواندن و نوشتن یاد دادی. بد و خوب در هر
قومی هست. همه افغانیها تجاوزگر و جنایتکار نیستند. خائن و ...نیستند.
مثلا برادر و پدر من برای بزرگ کردن من در خاک خوب شما، یک عمر و روزی
10تا12 ساعت کار توانفرسا و کارگری کردند و دست از پا خطا نکردند. به هرحال
اگر بارگران بودیم، رفتیم. قبلا نمیتوانستم، چون بچه بودم ولی اینک که
بزرگ شدهام میتوانم به کشورم برگردم تا دیگر بهم نگویند: افغانی....
نظرات
ارسال یک نظر