عزیزم چرا خودت را گول می‌زنی دیگر دلت را به چه خوش کرده‌ای؟ می‌دانم دلت آشوب شده از این زندگی سگی. از آن‌چه نیست و نداری و باید می‌داشتی. از فیلمی که هیچ وقت اکران نشد. از اینکه دیگر برایت فرق نمی‌کند فلانی کجاست و چرا خبری از تو نمی‌گیرد. وقتی نیمه پیدا نشده‌ات ناگهان گم می‌شود. وقتی همسایه دیوار به دیوار نداری. وقتی بهترین خاطراتت را بین ده‌ها شهر و خیابان گم می‌کنی.وقتی حتی رابطه‌ها هم سیاسی شده‌اند، حالا دوست دارم جمله‌ای که هدایت در یادداشتی نوشت و آن را در بشقابی بر روی میزی و در آخرین شامی که زنده بود و نهاد برایتان بنویسم.«ما رفتیم و دل شما را شکستیم. دیدار به قیامت.»لطفن سکوت مطلق را رعایت فرمایید.

نظرات

پست‌های پرطرفدار