مرداب ذهن

مرداب ذهن من
انباشته از کلمات متراکم ودرهم 
 جايی برای دور ريختنشان 
يافت نميشود 
پوسيده ذهن من
 روزهاست
می آيند  و ميروند
به شب نشينی جغد های شومی
دعوت شدم
که از ديدارشان گريزی نيست
پلشت و ناهمگون
به قامت دزخيمی خوفناک 
بر من ظاهر ميشوند
آذر ماه 1384

نظرات

پست‌های پرطرفدار